اصولگرایان معتدل معتقدند برای بقای نظام باید تغییراتی انجام داد
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۹۹۵۰۶
جواد مرشدی: موضوع اعتراض ها کماکان در دستور بحث و بررسی نخبگان سیاسی کشور قرار دارد. دلایل غفلت مسئولان از عصبانیت مردم از وضع موجود، مطالبات معترضان، ترکیب معترضان و دلایل حضور دهه هشتادی ها در اعتراضات، بایدهایی که حاکمیت سیاسی در برخورد با معترضان باید به آن ها توجه کند، نقش و نگاه نخبگان به اعتراضات و شیوه برخورد با معترضان، از مسایلی است نقل محافل روشنفکری و سیاسی است و خبرآنلاین در گفت و گو با صادق زیباکلام آن ها را بررسی کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیا وقوع اعتراض ها با این حجم و گستردگی قابل پیش بینی بود؟
اگر بعد از رخداد حادثه روز ۲۲ شهریور برای ژینا(مهسا امینی)، اگر کسی به من می گفت اعتراض ها نسبت به آن چیزی حدود یک ماه ادامه پیدا می کند و به تدریج به همه دانشگاهها و دبیرستانها می رود، من می گفتم شما اشتباه می کنید، پس از چند روز، اعتراضات تمام می شود و از اول مهر یعنی بازگشایی دانشگاهها و مدرسه ها، این موضوع جمع می شود. خیلیها صداقت گفتن این جمله را ندارند! و دائم می گویند معلوم بود تظاهرات ادامه دار خواهد بود و ... ولی این حجم از اعتراض ها همه از جمله دولتمردان و کسانی که در حکومت و در مجلس و قوه قضاییه و .. هستند، را غافلگیر کرده است.
دلیل غافلگیری دولتمردان چه بوده است؟
یک مقدار بدشانسی نظام بود که به اول مهر خورد، اگر این حادثه در اوایل شهریور رخ می داد، دانشگاهها و مدرسه ها، بسته می بودند و اعتراضات به مردم محدود می شد. ولی اگر کسی به من می گفت دانشگاههای ما این گونه نقش آفرینی می کنند، من می گفتم اشتباه می کنید چون دانشگاه چند سال است کاری نکرده است. بعد از سال ۸۸ خیلی از خوابگاهها را به دانشجویان متاهل دادند و آن ها را در اطراف تهران پخش کردند، در شهرهای بزرگ هم سعی کردند خوابگاهها را محدود کنند، به همین دلیل نظر من این بود که آبی از دانشگاهها گرم نمی شود.
اما اتفاق دیگر ؛ هیچ سابقهای وجود ندارد دانشگاههای آزاد در اعتراضات شرکت کرده باشند. دانشگاه آزاد در اعتراضات سال ۸۸ هم نبود، از زمان آقای دکتر جاسبی، در سازماندهی دانشگاه حداقل امکانات برای فعالیتهای دانشجویی فراهم شده بود. نه استادها حال و حوصله مسائل سیاسی را داشتند و نه دانشجویان. از طرفی چون دانشجویان شهریه می دادند محافظه کارتر می شدند. ولی به موازات دانشگاههای دولتی و سراسری، واحدهای مختلف دانشگاههای آزاد هم دارند اعتراض می کنند. مسئله دیگر این بود که نه نظام و نه اپوزیسیون داخل کشور و خارج از کشور، هیچ حدسی نمی زدند نسبت به گشت ارشاد تا این اندازه در افکار عمومی حساسیت ایجاد شده باشد. زنان و دختران مجبور بودند از اینها حساب ببرند. این حساسیت و بغضی که علیه گشت ارشاد سر ریز شد و بیرون ریخت، مثل اعتراضات دانشجویان و دانشگاه آزاد قابل پیش بینی نبود. به این مسائل خیلی توجه نشده بود، البته نمی خواهم مشکلات اقتصادی را نادیده بگیرم.
مطالبات معترضان چه بوده است؟
سوخت و مهمات این اعتراضها نارضایتی اجتماعی بوده است. این اعتراضات دو تا ستون خیلی نیرومند داشت، ستون اول زنان و دختران بودند و ستون دوم دهه هشتادیها بودند. ما چه طرفدار نظام و چه مخالف نظام باشیم، چه طرفدار این تظاهرات یا مخالف آن باشیم، این واقعیت است که دو عنصر در این چند هفته یکی بغض علیه گشت ارشاد، و دوم بغض دهه هشتادیها که نه نان آور، نه متاهل و نه متعهد هستند برجسته بوده است. به عبارت دیگر با وجود مشکلات اقتصادی، دهه هشتادی ها مشکل اقتصادی ندارند.
پس چه چیزی باعث شده دهه هشتادیها این گونه در خیابانها ظاهر شوند؟
سرخوردگی سیاسی و اجتماعی باعث چنین اتفاقی شده است. دهه هشتادی ها هیچ آینده و نوری در انتهای تونل مبنی بر قبولی دردانشگاه، فارغ التحصیلی و بعد تشکیل خانواده مشاهده نمی کنند. به همین دلیل معتقدم وضعیت کنونی نشان می دهد تعلیم و تربیت مذهبی در دبیرستان توسط آموزش و پرورش و صدا و سیما موثر نبوده است. مسئولان نظام باید از خودشان بپرسند بالاخره با دهه هشتادیها می خواهند چه کنند؟ همچنین در صورت آرام شدن فضا، نظام تصور خواهد کرد که دیگر تمام شد؟ یا باید به این فکر باشد که چند سال دیگر با دهه نودیها رو به رو خواهد شد؟ بنابراین اگر همه چیز ختم به خیر شود و از فردا اوضاع آرام شود سؤال بعدی این است که آتشفشان بعدی کی اتفاق می افتد؟ اینها سؤالات مهمی است که نظام باید از خودش بکند. ضمن این که معتقد هستم با وقوع براندازی بدبختتر می شویم.
نحوه برخورد حاکمیت را با این افراد معترض چگونه می بینید؟
مسئولان نظام به دو شیوه در برخورد با حوادث اخیر فکر می کنند: یکی برخورد رادیکال و سریع هست مثل برخوردی که در آبان ۹۸ شد و ظرف ۲ الی ۳ روز با تلفات و بازداشتیهای زیادی موضوع جمع شد. شاید برخی از مسئولان دارند می گویند شل گرفتیم و نباید می گذاشتیم به این جا برسد. دسته دیگر منتقدان به شیوه برخورد در آبان ۹۸ هستند و این که این دست از برخوردها مساله را حل نکرده و در شرایط و نام دیگری آغاز شده است. یعنی آن برخورد موجب نشد اعتراضات دیگری سربرنیاورد. چه بسا اعتراضات در صورت استمرار و افزایش به سمت خشونت برود. به همین دلیل معتقدم مسئولان مقداری با فقدان«چه باید کرد» سردرگم شدهاند.
برخورد مسئولان و یا نیروهای اصولگرا و میانه رو را چگونه ارزیابی می کنید؟
خیلی از مسئولان هیچ صحبتی در مورد قضایای اخیر نکردهاند، نشنیدم بسیاری از نخبگان اصولگرا اعلام موضع کرده باشند. تنها کسانی که اظهار نظر کردند یکسری ائمه جمعه و جماعت بودند و به جز آن ها کسان دیگری اظهار نظر نکردند. اگر کسی از من بپرسد چرا بخش قابل توجهی از مسئولان اصولگرا اظهار نظر نکردند، می گویم برای این که آن ها هم در خلوت خودشان می گویند باید کاری کرد و تغییراتی به وجود بیاوریم؛ اصلاح طلبها به کنار! چون مشخص است که آن ها منتقد هستند، ولی معتقدم خیلی از اصولگرایان معتدل و میانه رو برخورد تند را درست نمی دانند و معتقد هستند برای بقای نظام باید تغییراتی انجام داد.
نقش نخبگان را در این وضعیت چگونه ارزیابی می کنید؟
نقش نخبگان این بوده که به طور کلی گفتند نظام باید درست رفتار کند. برای مثال حدود سه هفته پیش رئیس دانشگاه دکتر مقیمی که یک اصولگرای سفت و سخت است، از حدود ۹۰ نفر از استادان دعوت کرده بودند که در میان شان وزیر اقتصاد دارایی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، رئیس بانک مرکزی، آقای ظریف وزیر امور خارجه، حناچی شهردار تهران، نماینده رهبری در شورای عالی انقلاب فرهنگی، نماینده رهبری در دانشگاه تهران، و آقای حداد عادل و ... حضور داشتند. به غیر از ۳ نفر، که حرفهای همیشگی مطرح کردند، مابقی از سیاست های کلان نظام از جمله سیاست اقتصادی و خارجی و نحوه برخورد آن با اعتراضات انتقاد کردند. منتهی مشخص بود که همه آن ها دلسوز نظام بوده و هیچ کدام موافق سرنگونی آن نیستند. بنابراین به نظر من نخبگان از عملکرد نظام دلخور هستند.
با توجه به تجربیاتی که داشتید، الان باید این بحران را چگونه جمع و جور کرد؟
این نگاه به طور قطع درون برخی از مسئولان جمهوری اسلامی هست که اگر ما تغییراتی را به وجود آوریم و امتیازاتی بدهیم، عقب نشینی محسوب می شود و جوانان و دانشجویان جریتر می شوند، که البته نگاه غلطی هست. من معتقد نیستم که اگر تغییراتی به وجود آوریم مملکت کن فیکون می شود، من معتقدم تغییرات به وجود نیاوردن و دست به اصلاحی نزدن، نظام را با خطر فروپاشی رو به رو می کند.
بیشتر بخوانید:
تقی آزاد ارمکی: باید به گفتگو امیدوار بود/ از مدیریت گروه جامعه شناسی برکنار شدم/ دارند دانشگاه را یک دست میکنند آزاد ارمکی: در موضوع گشت ارشاد،اصواگرایان هم منتقدند/ صداوسیما همان کاری را می کند که اینترنشنال انجام می دهد ظریف ، علی مطهری ، زیباکلام ، حدادعادل و ... چه گفتند؟ / نشست بررسی اعتراضات اخیر در دانشگاه تهران انتقاد استاد جامعه شناس از یک آدرس «گمراه کننده» / آزاد ارمکی : معترضان فقط دهه هشتادی ها نیستند / باید در کشور ، «آشتی عمومی» اعلام شود216216
کد خبر 1684203منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: دولت سیزدهم صادق زیباکلام دانشجو دهه هشتادی ها تجمعات اعتراضی نخبگان دهه هشتادی ها دانشگاه ها گشت ارشاد اعتراض ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۹۹۵۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفتمان «شهر زندگی» نظام معنایی را منظم میکند
عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان گفت: گفتمان «شهر زندگی» رقیبی برای موضوع یا برنامهای نیست، این گفتمان چتری است تا نظام معنایی را منظم کند، در ادامه و ذیل این گفتمان، برنامهها هم میتواند اجرایی و عملیاتی شود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا احمد مهرشاد امروز _چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت_ در هشتمین نشست شهراندیشان با موضوع تبیین گفتمان «اصفهان من شهر زندگی» اظهار کرد: وضعیت اصفهان همچون دیگر فضاهای موجود در کشور و جهان نشان میدهد که مشکلات ما پیچیدهتر و سرمایهها هم محدود شده است.
وی با اشاره به توجه به دو مقوله تمرکز و دقت برای هزینه کردن سرمایهها گفت: گفتمان امری بدیهی است که همه ذیل آن گفتمان، فکر، زندگی و عمل میکنند.
عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه جامعه بدون گفتمان باقی نمیماند گفت: یکی از فرمهای شکلگیری گفتمان، طراحی شعاری است که جامعه نسبت به آن اجماع پیدا کند و در نهایت آن شعار به دستمایه اولیه برای شکل گیری گفتمان تبدیل میشود.
مهرشاد با بیان اینکه این دوره مدیریت شهر با شعار اصفهان من شهر زندگی آغاز بهکار کرد، افزود: در آغاز این پژوهش واژگان و زمینههای موجود در فضای ادبیات شهری مانند شهر اسلامی، شهر همگرا، زیست پذیری و شهر زندگی مورد بررسی قرار گرفت، در نهایت به این نتیجه رسیدیم که زندگی مفهومی است که امکان اجماع گفتمانی دارد.
عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان با اشاره به انجام مصاحبه با مدیران و صاحب نظران، کد گذاری منابع، بررسی استاد مختلف، مطالعات مدیریت دانش، آمارنامه و اطلس شهر، مصاحبه با شهردار و معاونان و در مجموع انجام ۸۰۰ نفر ساعت کار پژوهشی گفت: روش علی_ لایهای در طراحی گفتمان شهر زندگی استفاده شد، در این راستا عناوین اصلی بین همه ما باید مشترک شود تا بتوان آن را حل کرد.
وی ادامه داد: در مرحله دوم واکاوی، سنجش و شاخص سازی انجام شد، در این راستا وضعیت امروز اصفهان و بررسی نسبت مفهوم زندگی با مسأله را در دستور کار قرار دادیم.
مهرشاد با اشاره به بازبینی و اصلاح استعارهها و تحلیل محتوای کیفی افزود: بر اساس مطالعات وضعیت موجود اصفهان نشان میدهد که شاخص زیستپذیری اصفهان پایین است و در کنار آن هم احساس زیستپذیری نیز در رده پایین قرار دارد؛ گاهی شاخص نگرانی جامعه به لحاظ زیستپذیری بیشتر از آمارها است.
عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان با تاکید بر اینکه یکی از معانی شهر زندگی، شهر قابل زیست است، گفت: هنوز الگوی شهرسازی برای دشت پر خطر فرونشست را طراحی نکردیم، قوانین شهرسازی بر اساس این مخاطرات پیشبینی نشده است.
وی با تاکید بر اینکه واگرایی سیستمی و گسست اجتماعی موجب زیستپذیری کم میشود و حتی احساس آن را هم ایجاد میکند، تصریح کرد: یکی از نمونههای واگرایی سیستمی این است تا حتی زمانی که میخواهیم تبادل ساده داده انجام دهیم، خودش تبدیل به مسئله میشود، همین امر زیستپذیری را دچار خدشه میکند.
مهرشاد با اشاره به اینکه در شهر زندگی باید بهدنبال هم آهنگی و همافزایی باشیم، یادآور شد: در اصفهان اجماع گفتمانی نداریم، اگر نیروهای فعال و مؤثر در اصفهان بررسی شوند میبینیم که هر کدام گفتمان و رویایی را در شهر پیش میبرند، این امر بنابر نتیجه پیمایش انجام شده، حتی به مردم هم سرایت کرده است.
عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه در لایه چهارم پژوهش به سه استعاره وضع موجود و سه استعاره وضع مطلوب رسیدیم اظهار کرد: در نگاه مردم ما، شهر مثل سرمایهای است که قدم به قدم در حال از دست رفتن است، در نگاه فرهنگی _ اجتماعی یک نوع افسوس به همراه دارد.
وی گفت: مدیریت شهر در انتخاب بعضی واژهها آنجا که با مردم ارتباط دارد، باید دقت بیشتری کند، برای مثال واژه آزادسازی اینگونه به ذهن متبادر میشود که آن ملک یا زمین در تصرف دشمن قرار دارد و واژه آزادسازی برای آن به کار میرود.
مهرشاد با اشاره به اینکه ما نمیتوانیم استعاره خلق کنیم اما مواردی از استعاره را که وجود دارد بازخوانی و فراخوان میکنیم گفت: آنچه برای شهر به آن رسیدیم ققنوس بود، استعارهای که در همه اساطیر به ویژه اسطورههای ایرانی وجود دارد و نماد نامیرا بودن است.
وی ادامه داد: اصفهان در تاریخ خود روزهای تلخ بسیاری دیده است اما نامیرا مانده و حتی پس از آن به شکوه رسیده است، باید بدانیم استعاره ققنوس نفی مشکل نمیکند بلکه میگوید این سرزمین، این خاک، این نظام فرهنگی به رغم مشکلات تاب آوری و ظرفیت گذار را دارد.
مهرشاد یادآور شد: روز ۲۵ آبان برای مردم اصفهان مصداق بارزی از نماد ققنوس است که در یک روز بیش از ۳۰۰ شهید را تشییع کردند، آن مراسم را در همان روز به صحنه باشکوه اعزام فرزندان خود به جبههها تبدیل کردند، در این راستا معتقدم زاینده رود هم با ققنوس نسبتی دارد، ما همچون دیگر شهرها مسیر رودخانه را نه به پارکینگ تبدیل کردیم و نه در آن ساخت و ساز انجام دادیم، زیرا به زایندگی آن ایمان داریم و میدانیم با اینکه مشکل دارد اما زاینده است و از دل مشکلات خودش را عبور خواهد داد.
عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: شهرداری هم اگر میخواهد به نیک نامی عمل کند، باید یک اسطوره برای خودش داشته باشد، که آن اسطوره میتواند «شیخ بهایی» باشد، شخصیتی که تدبیر و قدرت را توأمان دارد، اگر شهرداری خود را به قامت شیخ بهایی نزدیک کند تعامل مردم با این نهاد به گونهای دیگر خواهد شد.
وی تاکید کرد: در حوزه شهروندان باید بازتولید هویتی را انجام دهیم، بدانیم شهر زندگی، شهر روایت مند است، در شهر زندگی به روایتهای شهر توجه میشود، اول شهر را میخوانند و بعد مینویسند، زیرا در این نگاه، شهر را موجود زنده میدانند.
مهرشاد با بیان اینکه پروژههایی نظیر ارگ جهان نما و میدان امام علی (ع) ممکن است در زمان خود طرحهای خوبی بوده باشند اما نمادهایی از گوش ندادن به روایت شهر هستند، مدیریت شهر اگر قرار است ساخت و سازی انجام دهند یا اقدامی داشته باشد باید روایت شهر را بشنوند تا ماندگار شود.
عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان گفت: گفتمان «شهر زندگی» رقیبی برای موضوع یا برنامهای نیست، این گفتمان چتری است تا نظام معنایی را منظم کند، در ادامه ذیل این گفتمان برنامهها هم میتواند اجرایی و عملیاتی شود.
کد خبر 749848